مروری بر جشن چهارشنبه سوری در استان گیلان

چهارشنبه سوری در تمامی نقاط ایران برجسته‌ترین و پرشورترین رسم در مجموعه رسم‌های مقدماتی نوروز است که مهم‌ترین عنصر آن آتش است و نامش نیز برگرفته از شعله‌های آتش است که خود دارای آیین‌ها و باورهای مختلفی است.

سکینه رضائی دوست، رئیس اداره میراث‌فرهنگی شهرستان رشت در یادداشتی نوشت: "چهارشنبه سوری" از دو کلمه تشکیل شده است که یکی به معنی روزی از روزهای هفته و دومی شکلی دیگری از کلمه سرخ است.

گول گول چهارشنبه / فردا پن­شنبه / (به حق پِن شنبه) / نکبت بشه / دولت با یه.

گول گول چارشنبه / فردا بهار شنبه / سر بی یا، ثروت بی یا/ مال بی یا، دوت بی یا/ پسر بی یا، دختر بی یا/ عروس بی یا، داماد بی یا.

چهارشنبه سوری را" کول کوله چهارشنبه" می‌گویند. چهارشنبه سوری از ساعات اولیه صبح و تا ساعات پایانی شب جشن گرفته می‌شود. در غروب چهارشنبه‌سوری پس از پریدن از آتش به کنار دریا می­‌رفتند، تکه‌­ای چوب در دست می‌­گرفتند و تا زانو داخل آب می‌­شدند. با دریا حرف می‌زدند و آرزوهای در دل مانده را بر زبان می­‌آورند. چوب خشک را که نماد نکبتی و گرفتاری می­‌دانستند و در دریا می­‌افکندند و در حالی که مقداری از آب دریا را در ظرفی می­‌ریختند با دریا درد دل می­‌کردند. آنگاه به خانه باز می‌­گشتند. آنان باور داشتند که تن­شویی با مخلوطی از این آب و آب­‌های دیگر، تامین کننده سلامتی آنان در سال تازه است(حاجی بکنده خشکه بیجاره).

قبل از فرا رسیدن چهارشنبه سوری کوزه را با آب هفت چشمه پر می­‌کردند و پنهان می­‌کردند و باور داشتند چهارشنبه خاتون(ارواح نیکان گذشتگان) آن را متبرک می­‌کند. در پسین چهارشنبه، سحرگاه به نیت بارآوری مقداری از این آب را می­‌نوشیدند و مقداری را هم بر سر و تن می­‌زدند و قسمتی از آب را هم در شالی­زار یا مزرعه می‌­ریختند و مشتی را نیز در آسمان می­‌افشاندند تا سالی پرباران داشته باشند.

در باورهای مردمی تالش نیز شخصیتی افسانه‌ای به نام "چهارشنبه خاتون" وجود دارد. مردم این مناطق برای دیدن بعد از نیمه شب چهارشنبه آخر سال سر قدیمی ترین چاه آب منطقه می‌رفتند، سر در چاه فرو می‌برند و "چهارشنبه خاتون" را صدا می‌زنند. در افسانه‌ها آمده است که هرگاه آب چاه بجوشد، خاتون بلند بالای گلابتون گیسوی چهارشنبه از آن بیرون خواهد آمد و به گوش کسی که صدایش کرده است سیلی خواهد زد، اگر کسی سیلی خورده نترسد، فرار نکند و بی‌هوش نشود، هر آرزویی کند چهارشنبه خاتون برآورده می‌کند.

گل و گیاه و سبزه و درخت در فرهنگ ما نهادهایی از شادابی و نشاط و باروری هستند که در آیین­‌های پیش نوروزی و جشن نوروز کاربرد فراوان دارند. از سحرگاه سه شنبه تا غروب ورود به چهارشنبه سوری همه برای چیدن و فراهم کردن گل و سرشاخه‌­های سبز تلاش می­‌کنند.

چهارشنبه آخر سال روز و راز و نیاز و اجابت آرزوهاست؛ از این روی به طور مسلم در قبل از اسلام در روزی، آیینی شبیه به این مراسم وجود داشت که روزی مقدس و پرشگون به حساب می‌­آمد و روز نیکی بود و برای پذیرش خواسته‌­ها و آرزوها از سوی عناصری که مقدس و مینویی بودند. در روز چهارشنبه سوری، دختران طالب ازدواج برای بخت­گشایی به کنار چاهی می­‌رفتند (به طور معمول چاه مقدس را برای این کار انتخاب می­کردند) سرشان را درون چاه خم می­‌کردند، به آب خیره می­‌شدند و نیازشان را طلب می­‌کردند و به هنگام تمنای برآوردن نیازشان از آب، قفلی را که در دست داشتند، باز می­‌کردند(روستاهای حومه شهرستان رشت و بیشتر مناطق گیلان)

شام چهارشنبه سوری را از گیاهان صحرایی و سبزی‌­های در دست کاشت می‌­پزند. در گذشته در اغلب روستاها و شهرهای گیلان بر سفره شام این شب، هفت نوع غذا می‌­چیدند. برنج، ماهی، خورش تره، ماست، کوکوی سبزی، پنیر، تخم مرغ، کره، سبزی خوردن از جمله غذاهایی بود که مردم هر روستا و شهری از میان آنها، هفت نوع غذا را متناسب با شرایط اقلیمی و معیشتی خود برای شام این شب فراهم می‌­کردند.

در اغلب مناطق گیلان در شبانگاه پسین چهارشنبه سال، رسم قاشق‌­زنی معمول بود. هر دو جوان تا نوجوان دختر یا زنان که چهره‌­شان را پوشانده بودند، پشت در خانه‌­ها می‌­رفتند، یکی قاشق و بشقابی در دست می­‌گرفت و دیگری در جیبش یا در ظرفی مقداری نقل و خرما می­‌گذاشت، آنکه بشقاب و قاشق فلزی در دست گرفته بود با قاشق آن قدر بر بشقاب می­‌کوبید تایکی از افراد خانه در را می‌­گشود، نقل یا خرمایی از بشقاب برمی‌­داشت و سک‌ه­ای در آن می‌­گذاشت. اغلب قاشق‌­زنان پشت در هفت خانه می­‌رفتند و قاشق می‌­زدند.

اگرچه روشن کردن آتش در این استان مانند دیگر نقاط کشور عنصر اصلی جشن به شمار می‌آید، اما یکی از کلیدی‌ترین عناصر این روز، رفتن به بازار است. فروشندگان بخصوص دست فروشان در حاشیه بازار بساط پهن می‌کنند وبرای فروش اجناس خود شعرهای شب چهارشنبه سوری را می‌خوانند: عاطیله کون، باطیله کون، تی مرده مار بیرون کون، اسفند دوکون چاووش بایه، تی مرده مار به هوش بایه

برای این شب، زنان و دختران جوان به بازار می‌روند وسایلی از جمله آیینه، شانه، اسفند، قاشق چوبی، ظروف سفالی، آجیل مشکل گشا، جوراب، دستمال، نقل و .... را خریداری می‌کنند.

در برخی مناطق گیلان نیز خریدن آینه، اسفند و ماهی سفره هفت سین نوروز در شب چهارشنبه سوری را خوش شگون می‌دانند به ویژه در رشت این کار را با آداب خاصی انجام می‌دهند، زیرا اغلب مردم، خرید مخصوص سفره هفت سین را در همین روز تهیه می‌کنند.

از دیگر رسم‌های رایج در برخی شهرهای گیلان خرید دانه اسپند مخصوص سفره هفت سین است. برخی افراد چند روز قبل از فرارسیدن چهارشنبه‌سوری، دانه های اسپند، خاک اره و گلپر را هفت رنگ می‌کنند و در بازار طبق‌ها و چرخ‌های طوافی( دستفروشی) بساط می‌کنند. روی همه بساط‌ها منقلی روشن است و مدام در آن‌ها اسپند و گلپر سوزانده می‌شود و هوای بازار آغشته به بوی این دانه‌های خوشبو می‌شود.

گیلانی‌ها به ساقه برنج (کلش) می‌گویند. در اغلب خانه‌های کشاورزان کلش‌ها را برای خوراک دام انبار می‌کنند. اما مردم شهر یکی دو روز قبل از فرارسیدن چهارشنبه سوری به روستا می‌روند و کلش تهیه می‌کنند و به خانه می‌آورند. در غروب چهارشنبه سوری در حیاط خانه‌ها یا کوچه‌ها در هفت نقطه آتش روشن می‌کنند و با خواندن شعر" کول کوله چهارشنبه/ فرده بهار شنبه" از روی آن می‌پرند. همچنین رسم است که در این شب در خانه‌ها اسپندی را که از بازار برای سفره هفت سین خریده‌اند، دود کنند.

از دیگر آیین‌های شب چهارشنبه سوری، فال گوش بود، بدین ترتیب که در این شب، زن و مرد برای تشخیص بخت و اقبال سال جدیدشان سرچهار راه و یا گذرگاه های عابران نشسته یا پنهان می‌شدند و به سخنان عابران گوش می‌دادند و از موضوع حرف‌های نخستین عابری که از کنار آنها رد می‌شد، احوال سال جدید خود را پیش بینی می‌کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از دیگر آداب این روز به شمار می‌رفت. 

از دیگر رسم‌های رایج در برخی شهرهای گیلان خرید دانه اسپند مخصوص سفره هفت سین است. برخی افراد چند روز قبل از فرارسیدن چهارشنبه‌سوری، دانه‌های اسپند، خاک اره و گلپر را هفت رنگ می‌کنند و در بازار طبق‌ها و چرخ‌های طوافی(دستفروشی) بساط می‌کنند. روی همه بساط‌ها منقلی روشن است و مدام در آن‌ها اسپند و گلپر سوزانده می‌شود و هوای بازار آغشته به بوی این دانه‌های خوشبو می‌شود.

گیلانی‌ها به ساقه برنج "کلش" می‌گویند. در اغلب خانه‌های کشاورزان کلش‌ها را برای خوراک دام انبار می‌کنند. اما مردم شهر یکی دو روز قبل از فرارسیدن چهارشنبه سوری به روستا می‌روند و کلش تهیه می‌کنند و به خانه می‌آورند. در غروب چهارشنبه سوری در حیاط خانه‌ها یا کوچه‌ها در هفت نقطه آتش روشن می‌کنند و با خواندن شعر" کول کوله چهارشنبه/ فرده بهار شنبه" از روی آن‌ها می‌پرند. همچنین رسم است که در این شب در خانه ها اسپندی را که از بازار برای سفره هفت سین خریده‌اند، را دود کنند.

از دیگر آیین‌های شب چهارشنبه سوری، فال گوش بود، بدین ترتیب که در این شب، زن و مرد برای تشخیص بخت و اقبال سال جدیدشان سر چهارراه و یا گذرگاه‌های عابران نشسته یا پنهان می‌شدند و به سخنان عابران گوش می‌دادند و از موضوع حرف‌های نخستین عابری که از کنار آنها رد می‌شد، احوال سال جدید خود را پیش بینی می‌کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از دیگر آداب این روز به شمار می‌رفت. 

انتهای پیام/

کد خبر 1402122401531
دبیر مهدی نورعلی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha